جستجو
-
۱تصویر
نکاح نامه فاطمه خانم و آقا محمد رضا، ۱۳۱۷ ق
نکاح نامه فاطمه خانم، دختر سلیمان بیگ، با وکالت دایی اش کربلایی محمد علی با آقا محمد رضا، پسر کربلایی حسن، با وکالت پدرش؛ با مهریه بیست و پنج تومان نقد رایج ریال بیست و چهار نخودی وزناً و یک هزار دینار خرجاً قران جدید الضرب امین السلطانی و یک حلقه انگشتر طلا به ارزش مبلغ یک تومان که بر ذمه زوج است.
-
۲تصویر
نکاح نامه هاجر خانم و غلام رضا خان، ۱۳۲۳ ق
نکاح نامه هاجر خانم، دختر معتمد السلطان آقا غلام رضا خان، با آقا غلام رضا خان، پسر حاجی آقا محمد خان امین الرعایا؛ با مهریه ای شامل بیست من زمین از یک قطعه چهارباغ در قرونقه [قرانقو] و نیم [ناخوانا] آب از قنات قرونقه با اراضی و ربع یک دربند حوالی قرونقه، فرش و قالی، و مسینه آلات ده من تبریز و رختخواب دو دست و طلای ساخته تمام عیار که مجموعاً ششصد تومان رایج ارزش داشته است. در یادداشتی به تاریخ ۱۲ ربیع الاول ۱۳۴۶ ق در پشت سند آمده که هاجر خانم وجه قباله را به آقا میرزا علی آقا، آقازاده حاجی محمد رضا، منتقل کرده که هرطور صلاح می داند رفتار کند.
-
۱تصویر
نکاح نامه رباب سلطان خانم و آقا محمد اسمعیل، ۱۳۱۴ ق
نکاح نامه رباب سلطان خانم، دختر آقا میرزا فتح الله سررشته دار، و آقا محمد اسمعیل، پسر مشهدی محمد عبا فروش، با وکالت پدرانشان؛ با مهریه هشتاد تومان رایج ریال ناصرالدین شاهی جدید الضرب امین السلطانی ۲۴ نخودی از قرار یک هزار دینار به اضافه یک حلقه انگشتر طلا مقوم به مبلغ دو تومان.
-
۱تصویر
وصیت نامه حاجی مهدی آقا، ۱۳۲۲ ق
حاجی مهدی آقا تاجر سلماسی، پسر حاجی عبدالکریم تاجر، در کمال صحت و اختیار حاجی میرزا محمد آقا تاجر، برادرزاده اش، را وصی و حاجی علی آقا تاجر را ناظر وصیت خود قرار داده تا تمام مطالبات وی را ادا کرده و ثلث اموالش را برای مصارف شرعیه خرج کرده و بقیه ماترکش را قیمت گذاری کرده مدت ده سال همگی وراث از منافع آن استفاده کنند، سپس ملک متعلق به اولاد ذکور ارشد است ولی دختران می توانند در خانه باغچه ها ساکن شوند و سایر اولاد ذکور بعد از بلوغ و رشد در وصایت شریک هستند. هم چنین وصی تمام البسه و طلا آلات که در اختیار زوجه است ملک طلق او گفته که داخل ترکه محسوب نمی شود و جهیزیه دو دخترش را به آنان گذشت...
-
۱تصویر
قرار بعد از طلاق خدیجه بگم خانم، ۱۳۲۴ ق
قرارداد میان علویه خدیجه بگم خانم، دختر حاجی سید علی خویی، با همسرش، حاجی احمد خویی، مبنی بر این که بعد از طلاق و تمام شدن عدهاش تا زمان رفتن به خوی در خانه حاجی احمد بماند و هر ماه مبلغ یازده تومان قران جدید از بابت خرج و مصارف یا کرایه خانه به حاجی احمد بدهد. همچنین بابت استفاده از لباس چیت، شال حریر، اسباب طلا، هر ماه شش هزار دینار با پول توتون پرداخت کند. وقت رفتن به خوی، خدیجه بگم خانم باید تمام لباسها و اسباب طلاها را با اجرت هر قدر که باشد از قرار ماهی پانزده تومان حساب کرده پرداخت کند.